برديا

برديا جان تا این لحظه 12 سال و 1 ماه و 15 روز تو دل مامانشه

مامان امروز حالش بد شد ):

 

باز هم سلام بردياي من... امروز ماماني  رفته بود آزمايشگاه و چون از شب قبل هيچي نخورده بود و شما هم كلي شكمو هستي حال مامانو بد كردي و حالا مامان مجبوره يه روز ديگه بره آزمايشگاه.... داري مامانو اذيت ميكني ها شيطون!!! ولي اشكال نداره شما بيا اذيت هات رو هم به جون ميخرم عزيزم... دوستت دارم


تاریخ : 29 خرداد 1391 - 11:06 | توسط : ماما ميسا | بازدید : 753 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

يك هفته كمتر شد

سلام بردياي عزيز من... مامان جان الان يه هفته به اومدندت نزديكتر شده... نه هفته ست كه تو دل ماماني هستي... داري بزرگ ميشي .... الان قد يه حبه انگوري( بعدا برات قصه بزبز قندي رو ميگم) ....حبه انگور من ايشااله كه با اومدنت زندگي ما رو مثل انگور شيرين تر كني . دوستت دارم
تاریخ : 28 خرداد 1391 - 05:09 | توسط : ماما ميسا | بازدید : 661 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

ني ني شكمو

سلام بردياي عزيزم، مامان فدات شه خيييييلي شكمو شدي هرچي مامان غذا ميخوره شما سير نميشي ماشااله كه.....!!! البته همه ني ني هاقدر شما ماماناشونو گرسنه ميكنن ولي من  عادت ندارم اينقدر زود به زود غذا بخورم ... ولي بخور عزيزم  نوش جووووونت و يادت باشه اين روزها رو...... دوستت دارم


تاریخ : 25 خرداد 1391 - 21:01 | توسط : ماما ميسا | بازدید : 806 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

ني ني آروم و بي دردسر من

 

ني ني كوچولوي عزيزم الان هشت هفته ست جزءي از وجود مني... خيلي دوست دارم زودتر حست كنم الان حدود ١ سانت و ٦ ميلي متر هستي.... بي سر وصدا و يه ذره اذيت كردن مامانت داري بزرگتر ميشي... ايشااله هميشه همين طوري بچه خوبي باشي دوستت دارم 


تاریخ : 22 خرداد 1391 - 23:47 | توسط : ماما ميسا | بازدید : 532 | موضوع : وبلاگ | 3 نظر